ایران، از کشورهای قدیمی فعال در صنعت آلومینیوم منطقه خاورمیانه به حساب میآید اما در سالهای اخیر، نه در تولید شمش، از رقابت با کشورهایی نظیر امارات و بحرین عقب مانده، بلکه از نظر توسعه صنایع پاییندست نیز عمکلرد مناسبی در مقایسه با کشوری نظیر ترکیه نداشته و علاوه بر سرانه مصرف پایین، سالانه به واردات چندصد میلیون دلار محصولات آلومینیومی نظیر ورق و فویل پرداخته است. با وجود این اختلاف قابل توجه در پیشرفت حلقههای زنجیره ارزش صنعت آلومینیوم کشور نسبت به امارات، بحرین و ترکیه، هنوز هم سیاست صنعتی کشور در حوزه آلومینیوم بر روی افزایش تولید شمش و واردات خوراک تمرکز دارد. سیاستی که هم باعث خروج ارز از کشور میشود و هم آینده صنعت آلومینیوم ایران را از نظر همراهی با روندهای جهانی تهدید میکند.
فلز آلومینیوم به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود، در صنایع بزرگ دنیا نقش بسیار مهم و استراتژیکی دارد. با توجه به افزایش روزافزون تقاضای جهانی و نقش کلیدی آلومینیوم در توسعه پایدار و گذار به اقتصاد سبز (به ویژه در صنایع خودروسازی، ساختمانسازی و انرژیهای تجدیدپذیر مانند پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی)، توسعه حلقههای زنجیره ارزش صنعت آلومینیوم (از استخراج بوکسیت و تولید آلومینا تا تولید شمش و ساخت محصولات نهایی با ارزش افزوده بالا)، جذابیت زیادی پیدا کرده است. البته کشورهای پیشرو در صنعت آلومینیوم، لزوما در تمام حلقههای زنجیره ارزش این فلز فعال نیستند. با این وجود، پتانسیل بالای آلومینیوم، کشورهای دارای منابع طبیعی، زیرساخت و سرمایه کافی را به افزایش تولید و مصرف محصولات آلومینیومی ترغیب میکند.
تمام حلقههای زنجیره ارزش صنعت آلومینیوم، از نظر اقتصادی جذاب بوده و برنامهریزی برای توسعه در آنها سودآور است. البته هرچه به حلقههای پایینتر این زنجیره نزدیکتر میشویم، به ارزش افزوده بالاتری میرسیم. کشور ایران، دارای منابع بوکسیت محدود، ظرفیت نسبتا پایین در تولید آلومینا و ظرفیت نسبتا مناسب در تولید آلومینیوم است. توسعه زنجیره ارزش آلومینیوم ایران، نامتوازن است و در پاییندست، به غیر از تامین تقاضای محدود داخلی (با سرانهای بسیار پایینتر از میانگین جهانی)، ظرفیتهای قابل توجهی ندارد. جدول زیر، سرانه مصرف آلومینیوم در کشور را نمایش میدهد (اختلاف مجموع تولید و واردات با صادرات، تقسیم بر جمعیت).

در صورت تحقق برنامههای توسعه صنعت آلومینیوم ایران، ظرفیت سالانه تولید شمش آلومینیوم در کشور به بیش از ۱ میلیون تن در سال میرسد. سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا صنایع بالادستی زنجیره ارزش آلومینیوم در داخل کشور، توان تامین خوراک ورودی برای این ظرفیت را دارند و آیا با وجود چالشهای موجود، سرمایهگذاری در این صنعت، اختصاص انرژی یارانهای و واردات مواد اولیه برای تکمیل ظرفیتهای پیشبینیشده، صرفه اقتصادی دارد.
در طرف دیگر، باید به این نکته توجه داشت که آیا افزایش تولید شمش آلومینیوم، در جهت توسعه پاییندست، تامین نیازهای داخلی و افزایش سرانه مصرف خواهد بود یا فقط درآمدزایی از صادرات، آن هم با وجود شرایط اقتصادی و سیاسی محدودکننده مد نظر است. نشانههای لزوم توسعه صنایع پاییندستی آلومینیوم کشور، در واردات محصولات آلومینیوم پدیدار میشود. به عنوان مثال، نمودار ارزش محصولات آلومینیومی واردشده به کشور در سال ۲۰۲۳ میلادی را مشاهده کنید.

بر اساس آمار مرکز تجارت جهانی، ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی (سال ۱۴۰۲ شمسی)، حدود ۴۱۵ میلیون دلار محصولات آلومینیومی وارد کرده است. ۲۷۵ میلیون دلار از این واردات (۶۶ درصد)، به محصولات آلومینومی کارشده مانند فویل، ورق و غیره اختصاص دارد. ورق و فویل آلومینیومی، حدود نیمی از ارزش واردات کل محصولات آلومینیومی و ۷۵ درصد از ارزش واردات محصولات آلومینیومی کارشده را تشکیل میدهند. مهمترین سوال در اینجا این است که چرا این محصولات در داخل کشور تولید نمیشوند؟
در سال ۲۰۲۳ میلادی، ارزش صادرات محصولات آلومینیومی ایران در حدود ۸۴۰ میلیون دلار بوده که ۶۳۴ میلیون از آن (بالای ۷۵ درصد) به آلومینیوم کارنشده اختصاص داشته است. در ظاهر، صنعت آلومینیوم کشور، یک صنعت ارزآور به به نظر میرسد اما اگر هزینه واردات آلومینا (در حدود ۵۰۰ میلیون دلار) را وارد محاسبات کنیم، خواهیم دید که زنجیره ارزش آلومینیوم ایران، باعث خروج ارزش از کشور میشود. با توجه به آمار واردات و صادرات محصولات آلومینیومی، به نظر میرسد شاید بهتر باشد تقویت واحدهای فعال در حوزه پاییندست و توسعه واحدهای تولید ورق و فویل در اولویت صنعت آلومینیوم کشور قرار گیرد تا ضمن برطرف کردن نیازهای فعلی در داخل و جلوگیری از خروج ارز، زمینه برای رفع نیازهای آتی و آمادگی برای افزایش صادرات (در جهت رقابتپذیری در بازارهای جهانی) فراهم شود.
نکتهای که در ارزیابی وضعیت فعلی صنعت آلومینیوم و به طور کلی صنعت و معدن کشور به چشم میخورد، لزوم تغییر تمرکز از حلقههای انرژیبر و هزینهبر زنجیره ارزش به حلقههای نیازمند انرژی کمتر با پتانسیل خلق ارزش افزوده بیشتر است. اولین قدم برای این تغییر میتواند فراهم کردن پیشنیازهای توسعه صنایع پاییندستی با رویکرد برطرف کردن کامل نیازهای داخلی و سپس تقویت تدریجی توان تولید برای به دست آوردن بازارهای منطقهای باشد.
اندیشکده پیشرفت صنعتی ایران (پیشران)، یادداشتهای تحلیلی متعددی را در حوزه صنایع معدنی، از جمله صنعت فولاد، مس، آلومینیوم، سرب و روی تهیه کرده است. در صورت علاقه و با انتخاب عناوین زیر میتوانید برخی از یادداشتهای مرتبط با این مطلب را مطالعه کنید:

